سالمندها - خاطره

نگاهی به وضعیت سالمندان - پزشکی سالمندان - داستانهای سالمندان - مدیر خانم بشیری

سالمندها - خاطره

نگاهی به وضعیت سالمندان - پزشکی سالمندان - داستانهای سالمندان - مدیر خانم بشیری

علمی - پزشکی (۵)

مراقب ریشه های زندگیمان باشیم ...

امروزه آن چه که در مورد زندگی سالمندان مد نظر تمام صاحب نظران و کارشناسان قرار دارد طریقه هم زیستی سالم و نشاط و آرامش در آنان می باشد. زندگی که با در نظر گرفتن تدابیر صحیح در کنار خانواده میسر و شیرین تر از هر مکان دیگری است. تجربه نشان داده که افراد پیر منبعی از خاطرات تلخ و شیرین گذشته هستنـد، که نباید بلا استفاده باقی بمانـد. تجاربی که علاوه بر برقراری ارتباطی مفید با نسل جوان، موجب رضایت مندی خود سالمند نیز خواهد شد. نیاز به سخن گفتن و مستمع داشتن دیگران در این افراد بسیار ضروری است و بخش عمده ای از حمایت های روانی آن ها را تشکیل می دهد لذا باید به این مسئله توجه ویژه ای مبذول داشت. متأسفانه علی رغم سودمندی تعامل کلامی برای سالمندان، قدرت صحبت آن ها به دلایل مختلفی از قبیل ضعف محاوره و آلزایمر (کندی در سخن گفتن و فراموشی ...) از بین خواهد رفت و افراد جامعه کم تر به آنان توجه می نمایند. در این زمینه آموزش خانواده و جامعه در نحوه تکلم با ایشان و صبر و حوصله مخاطبان می تواند سطح تشویش ذهنی افراد پیر را کاهش داده و آن ها را خوشحال سازد. تحقیقات متعدد بیان گر آن است که وجود حداقل یک فرد سالمند در کنار خانواده به میزان قابل توجهی به برقراری فضای سالم زندگی کمک خواهد کرد و حتی برای فرزندان خردسال هم مایه دل گرمی است. اگر تصور شود که پیران دارای مهارت هستند و بد و خوب روزگار را چشیده اند، پس الگوی خوبی برای نسل جوان هستند و باید مورد توجه و تکریم قرار گیرند. در همین راستا اطرافیان این افراد می توانند با حمایت کافی از سالمندان در مقابل تغییرات ناشی از پیری، نقش کلیدی را ایفا کنند. متأسفانه در زندگی امروزی تجمل گرایی و زیاده خواهی مأمن امن و سالم پیرسالان را از بین برده و خواسته و ناخواسته آن ها را از فضای خانه دور نگه داشته است. در طی دهه های اخیر مراکز نگه داری از سالمندان تشکیل یافته که دلیل آن هم لزوم حمایت و نگه داری ویژه از آنان می باشد. قشری که معمولاً توانایی انجام کارهای روزمره خود را ندارند و در اثر بروز عوارض و بیماری های جسمی یا روحی ناتوان می گردند. درعین حال در میان خانواده ها نیز کمتر کسی به علت گرفتاری های شخصی ‌‌و عدم تمکن مالی امکان نگه داری از این جوانان دیروزی را دارد، لذا یاری رسانـدن و مراقبت به ایشان روز به روز کم تر شده و کار را دشوارتر می سازد. در این اوقات شاید ضرورت ایجاب کند که افراد سال خورده به طور موقت یا دائم در مراکز مناسبی که به منظور نگه داری و مراقبت از آن ها تاسیس گشته اقامت نمایند ولی بعضی وقت ها نیز در خانه ماندن بهتر است. به طور کلی عواملی که سبب پیدایش آسایش گاه ها و ورود سالمندان به این مراکز گردیده را می توان ناشی از تغییرات و تحولات اقتصادی، نداشتن کار و سرمایه، عدم درآمد کافی، افزایش در هزینه های زندگی، عدم مسکن، دگرگونی فلسفی و فکری، نادیده گرفته شدن ارزش ها، تغییرات اجتماعی، روابط و معیارهای اخلاقی ناسالم، عدم احساس مسئولیت فرزندان، میل به آرامش و استقلال خانواده و ... دانست. با این اوصاف در بسیاری از مواقع پیرسالان جامعه به اجبار و با قدرت قهریه از خانه و کاشانه خود بیرون شده و در آسایش گاه ها مسکن می گزینند. در این مراکز هم افراد سالمند به دلیل داشتن یک زندگی ساده و یک نواخت خسته گردیده و وضع روحی نامناسبی پیدا می نمایند، هم چنین دوری از خانواده و فرزندان و احساس محرومیت های عاطفی ناشی از این مسئله و نیز مصاحبت با افرادی که هر کدام محرومیت ها و مشکلات خاص خود را دارند بر رنج و عذاب آنان می افزاید. این محرومیت ها را عدم نقش کافی در زندگی و اجتماع، احساس پوچی و سرخوردگی، نداشتن استقلال و مدیریت، افزایش وحشت ناشی از تنهایی، از هم گسیختن خانواده ها، در انزوا قرار داشتن و بسیاری از مسائل دیگر تشدید می نماید که در نتیجه فرد سالمند نسبت به این مراکز دید مثبتی نخواهد یافت و عموماً از بودن در آن جا نگران است. با این وجود برخی از سالمندان سال هاست که در چنین مراکزی زندگی می کنند ولی هنوز با آن جا خو نگرفته و منتظر روزی هستند تا از آن جا رهایی یابند. تصور آن ها نسبت به این مراکز منفی است و به این وضع معترض اند ولی صدای شان به جایی نمی رسد. در هر حال تا زمانی که وضعیت معیشت خانواده ها بر کار کردن هر دو نفر زن و مرد استوار باشد، حذف این آسایش گاه های ... امکان پذیر نمی باشد ولی با بالا بردن توان مالی خانواده ها، شاید آن ها بتوانند سالمندان خود را در خانه نگه داری کنند. متاسفانه در حدود ۴ تا ۶ درصد سال خوردگان، از نوعی بد رفتاری در خانه یا محل سکونت خویش رنج می برند. این نوع خشونت‌ها به منزله ی نقض حقوق بشر بوده و شامل آسیب های جسمی، جنسی، روانی، عاطفی، سوء استفاده های مالی و رها شدن آن ها در خیابان ها می گردد. بد رفتاری در مراکز مراقبتی نیز عامل دیگری است که می تواند شامل محدود کردن فیزیکی، از بین بردن عزت نفس، تغییر دادن عادات روزانه، مراقبت های ناکافی، تجویز نا متعادل دارو و عدم توجه عاطفی به آنان باشد. در برخی از این مراکز استاندارد‌های لازم برای مراقبت‌های بهداشتی و رفاهی رعایت نمی شود و کارکنان آن جا دارای حقوق و مزایای کافی نیستند تا بتوانند وظیفه ی خود را انجام دهند، پس سیاست گزاری در جهت منافع گروهی خواهد بود، نه در جهت رفاه سالمندان. درهر حال آن چه که مسلم به نظر می رسد وجود خانه و مسکن بهترین مکان برای گذران زندگی افراد سال خورده بوده تا آن ها بتوانند دوران پیری خود را در کانون گرم خانواده و اطرافیان خویش سپری نمایند. کسانی که عمر و جوانی شان را به پای مردم و این کشور ریخته اند سزاوار رسیدگی بیش تر از طرف مسئولان هستند لذا می بایست با افزایش حقوق بازنشستگی افراد بالای ۶۵ سال به آینده ی آنان کمک کرد.

-----------------------------------------------------------------------------------------------

کلماتی که با شادی همراه می شوند ...

تحقیقات نشان می دهد که شادی و نشاط در روابط بین انسانی نهفته است، نه در ثروت و مادیات. دانشمندان معتقدند که یک گروه دوست، نزدیک و یا خانواده، مهم ترین ویژگی را برای داشتن شادی و خوش بختی در اختیار دارند و وسایلی مانند خودرو، رایانه و یا ثروت، این میزان رضایت خاطر و خوشنودی را به هم راه نخواهد داشت. بررسی های روان شناسان دانش گاه لوند در سوئد نشان می دهد که تصویر اجتماعی ما از روابط پیرامون مان، موجب شادی و نشاط ما خواهد شد و این کم تر در مورد دارایی های هر فرد صدق می کند. در همین رابطه محققان مقاله هایی را بررسی کردند که در سال ٢٠١٠ (م) در روزنامه های سوئدی چاپ شده بود و بر اساس آن وجود کلمات شادی بخش در آن ها می توانست به منبع شادی جمعی در مردم منتهی گردد. دکتر دانیلو گارسی یکی از مجریان این پروژه می گوید: این روابط بین انسان هاست که بیش ترین اهمیت را دارد، نه وسایل مادی؛ از این رو کلماتی چون مادر، پدر، مادر بزرگ و ضمایر شخصی مانند تو، من، ما، آن ها و ... بیشترین نیروی شادی و خوش بختی را به هم راه دارند. اما در جهت عکس نیز واژه هایی چون آیفون، میلیون و ماشین هرگز در کنار کلمات شادی بخش نمی گنجند. دکتر گارسیا در این زمینه معتقد است، این به آن معنا نیست که چیزهای مادی موجب شادمانی و دل گرمی نخواهند شد بلکه مادیات در کنار کلمات شادی بخش نمی آیند. پژوهش اخیر بخشی از یک پروژه ی تحقیقاتی بزرگ بود که چگونگی توصیف مردم از روی دادهای مثبت و منفی زندگی شان را بیان می داشت. به گفته دکتر گارسیا بیش تر مردم می دانند که با پول نمی توان عشق و خوش بختی را خرید.

-----------------------------------------------------------------------------------------------

پدیده ی سالمندی، فصل جدیدی از زندگی ...

بر اساس تعریف WHO (سازمان بهداشت جهانی) افراد بالاتر از ۶۰ سال سالمند نامیده می شوند. پدیده ای که یک بیماری نیست بلکه ورود به مرحله جدیدی از زندگی می باشد. واقعیتی اجتناب ناپذیر که بهتر است به جای تسلیم شدن در برابر آن خود را تجهیز کرده و با آن روبرو شویم. امروزه تعداد سالمندان در جهان رو به افزایش است به طوری که میزان زیادی از جمعیت کشورها را سالمندان تشکیل می دهند. کشور ما نیز از این قائده مستثنی نیست؛ چرا که براساس آمارهای اعلام شده، هم اکنون بیش از پنج میلیون نفر از جمعیت ایران سالمندان هستند که بسیاری از آنان با مشکلات روحی و روانی و جسمی مواجه هستند؛ مسائلی نظیر فقر، تنگناهای معیشتی، معضلات عاطفی، اختلالات حرکتی، پوکی استخوان، درد مفاصل، بیماری آلزایمر و ... که می توان با مراقبت ها و برنامه های ویژه از آثار و تبعات آن جلوگیری کرد و ناتوانایی های وابسته به آن را نیز کاهش داد. اگر اطرافیان فرد سالمند نکات بهداشتی را خوب رعایت کنند، می توانند از بسیاری از حوادث ناگواری که برای سالمندان رخ می دهد جلوگیری نموده و شرایطی را فراهم سازند، که سالمند خود را در خانواده فردی مفید و با نشاط احساس کند و حاصل یک عمر زحمت و تلاشش را در عرصه‌ های مختلف و در فصل جدیدی از زندگی خویش بگشاید. او هر چند در دوره جوانی محافظ دیگران بوده ولی اینک زمانی است که نیازمند مراقبت و نگه داری می باشد؛ پس دوره سالمندی را می توان به فرصتی برای محبت کردن، جمع کردن کانون گرم خانواده، دیدار با فرزندان، نوه‌ها و دوستان، انتقال یک عمر تجربه به دیگران و تبدیل کرد دوره ای که فارغ از هیاهو و جنب و جوش‌های روزانه در یک محیط دنج و آرام به آن چه تاکنون نداشته ایم دست خواهیم یافت.

در جامعه ما نیز اهمیت مقام سالمند و لزوم ایجاد حساسیت در اذهان عمومی نسبت به شرایط ویژه آنان، موجب گردید تا در تقویم سلامت ایران، روزهای ششم تا دوازدهم مهرماه به عنوان هفته سلامت سالمندان شناخته شود و بدین سان از آنان قدردانی گردد.

-----------------------------------------------------------------------------------------------

روان شناسی سالمندان و مفهوم پیری
روانشناسان، معمولاً دوره پیری را به عنوان عصر انحطاط در نظر می‌ گیرند به گونه ای که افراد در این دوران با مجموعهای از ناتوانایی‌های جسمی و محرومیت‌های اجتماعی روبهرو میشوند که باید با آن‌ها کنار بیایند. در این هنگام نیرومندی و سلامت جسمانی ایشان کاهش مییابد و همراه با بازنشسته شدن از شغل تا حد زیادی درآمدشان را از دست می‌ دهند و به دنبال آن رابطهشان با همسر، خویشاوندان و دوستان کم میشود. در کنار این نوع آسیب‌ها، آنان دچار افت جایگاه اجتماعی نیز می گردند و احساس منفعلی از "بیمصرف" بودن میکنند. البته باید توجه داشت که پیری چیزی بیش از مسن شدن می باشد و ممکن است به آهستگی یا به سرعت اتفاق بیفتد که صرف نظر از آن که چگونه فرا می‌ رسد، غیر قابل اجتناب است. اخیراً بعضی از روان‌ شناسان سعی کرده‌اند تصویر خوشبینانه‌ ای از این دوران ترسیم کنند به نحوی که بعضی از مشکلات و فقدان‌های این زمان را میپذیرند اما بر این باورند که سن پیری میتواند با خشنودی نیز همراه باشد و اگر فرد در محیط فعالی قرار گیرد میتواند به تجربه‌های جدیدی نیز دست یابد. آن چه مسلم است این که تحول تا آخرین سال‌های زندگی ادامه دارد و با وجود آن که انسان در بخش پایانی بزرگ سالی شاهد تقلیل ظرفیت‌ های بدنی خویشتن است اما همواره توانایی و میل مهار کردن محیط اطراف خود را حفظ میکند و اگر تعدادی از افرادی را که دوست داشته از دست بدهد، هنوز نیاز به دوست داشتن و محبت در وجود او بیدار است. با این همه پدیده پیری با مقیاس جهانی امری حساس می باشد اما با این حال تخمین‌های جمعیتشناسی در غرب نشان گر آن می باشد که در فاصله سال های ۱۹٧٠ تا ۲٠٠٠ تعداد افراد مسن دو برابر می‌ شود و در پایان قرن حاضر ۱۵ درصد جمعیت جهان را افراد بالای ۶۵ سال تشکیل خواهند داد.

اگر از شما بخواهند سن افراد پیر را از ظاهرشان حدس بزنید، احتمالاً اشتباه خواهید کرد چرا که اغلب می‌ گوییم یک انسان سالمند نسبت به سنش "جوان یا پیر به نظر میرسد". این اظهار نظر بیان گر آن می باشد که سن زمانی (تقویمی)، شاخص ناقصی برای سن کارکردی یا کفایت و عملکرد واقعی است چون افراد از لحاظ زیستی با آهنگ متفاوتی پیر میشوند. متخصصان، بین سال خوردگان پیر که شکننده به نظر میآیند و علایم ضعف از خودشان نشان می‌ دهند و سال خوردگان پیر جوان که از لحاظ جسمانی نسبت به سن زیادشان جوان به نظر می‌ رسند، فرق می‌ گذارند. روانشناسان آغاز سن پیری را در حدود ۶۵ - ۶٠ سالگی (سنی که اغلب مردم بازنشسته می شوند) دانسته‌اند، البته تعیین سن خاص به عنوان شروع سن پیری قطعیت ندارد.

پیری رسیدن به خردمندی و فرزانگی است و معنای آن را عمدتاً فرهنگ تبیین می‌ کند؛ طرز پیر شدن برحسب فرهنگ متغیر می باشد. در فرهنگ‌ها زندگی و مرگ جزء چرخه ی حیات محسوب شده و در درون تجربه انسانی قرار می‌ گیرند. در فرهنگ غرب، پیری و مرگ مهار شدنی نیست و برای بسیاری از افراد وقوع آن‌ها صدمه زدن به موجودیت آدمی می باشد. باید دانست که سن زدگی یا Agism یا ادراک منفی نسبت به شخص بزرگ سال، از جمله "کهولت پیری اجتناب‌ ناپذیر است"، "پیران، فاقد بهره‌ وری بوده و یا دیگر مولد نیستند" و "افراد پیر در مقابل تغییر، مقاومت می‌ کنند" ساخته و پرداخته ی مجموعه‌ای از رفتارها و عادات فرهنگی است. از نظر اریکسون Erikson و برگمن Beregman، دسته‌ای از کشمکش‌های درونی در افراد مسن وجود دارند که ما هنگام برخورد با آن‌ها متوجه شان نمیشویم. به هر حال ارزیابی ما از دوران پیری، هم چنان بر اساس رفتار بیرونی آن‌ها ست و از بررسی بحران‌های درونی آنان عاجز هستیم چرا که ما نمیتوانیم درک کنیم که هنگامی که فرد سالمند ساکت و آرام است، احتمالاً در حال دست و پنجه نرم کردن با مهم ترین پرسش‌های زندگی‌اش می باشد؛ سوال‌هایی مثل "آیا اکنون باید با مرگ روبرو شوم؟" "آیا زندگی من بامعنا بوده است؟" "چه چیزی زندگی را معنادار می‌ کند؟"

رسیدن به سنین بالای زندگی، در نتیجه ی عوامل پیچیده‌ای است که مهم ترین آن‌ها عبارتند از وضعیت ژنتیک فرد، وضع تغذیه، بهداشت و عوامل محیطی دیگر. اما در هر صورت رسیدن به پیری با تغییرات جسمی به خصوص کاهش قدرت بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی، قدرت بدنی و سرعت واکنش در برابر محرک‌ها همراه است. عموماً تا سن ۶۵ سالگی احتیاجی به کم کردن شدید کارهای روزانه نیست چرا که گروهی از افراد سال مند بالای ۶۵ سال نیز میتوانند چند سال دیگر به ادامه کارهای قبلی خود بپردازند. اغلب سال خوردگان تا سن ۸٠ سالگی و گاهی پس از آن نیز شخصاً از عهده کارهای خود بر میآیند. برخی از افراد مسن نیز دچار بیماری های مزمن یا بیش تر هستند که شایع ترین آن ها عبارتند از درد مفاصل، لرزش عضلانی، ضعف شنوایی و بیماری‌های قلبی. علاوه بر آن افراد سال خورده ای که در مراکز نگه داری از سال مندان زندگی میکنند نیز نیاز به مراقبت‌های پزشکی و روانی بیشتری دارند. در هر صورت میزان سلامتی فرد در دوره پیری وابسته به سبک زندگی، تغذیه، خواب، ورزش، استفاده یا عدم استفاده از سیگار و الکل و رفتار جنسی است. هم چنین دوره ی پیری همانند زمان بلوغ با تغییراتی در اندام‌ها (شکل ظاهری آن‌ها) و نیز تغییراتی مربوط به تغذیه بافت‌ها همراه است که آشکارترین آن ها در زمینه اعضای بیرونی هم چون پوست و مو به وقوع میپیوندد. از دیگر تغییرات جسمی این دوران می توان به حساسیت در مقابل سرما و گرما، کاهش مقدار خواب، بیش تر شدن چین‌ و چروک‌های بدن به دلیل پایین آمدن چربی و لاغر شدن عضلات زیر پوست، کم شدن و سفید شدن موی سر، رویش مو در چانه زنان و گوش مردان، کاهش وزن بدن، کوتاه گشتن قد، لاغرتر شدن استخوان‌ها و خمیدگی بدن اشاره کرد. علاوه بر آن با افزایش سن، ظرفیت ذخیره اندام‌ها کاهش مییابد و فرد نمیتواند در برابر مشکلات به قدر کافی مقاومت کند و به ناچار باید فعالیت‌های خود را کمتر نماید و به این ترتیب وابستگی‌های او به دیگران بیش تر می‌ شود. البته از میان اندام‌های بدن سلامت مغز دیرتر از همه کاهش مییابد به طوری که مغز یک فرد سال خورده ی سالم خیلی شبیه به مغز یک فرد جوان سالم است و کارکردهای گذشته خود را حفظ میکند.

پیری، مرحله پیشرفته زندگی است و مردان و زنان سالمند که خوب زندگی کرده، فرزندان شایسته تربیت نموده و در تولید و خدمات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی آثار مثبتی از خود به جای گذاشته‌اند، شایسته بیش ترین احترام و حمایت هستند و هرگز نباید آنان را از بسیاری از عرصه‌های زندگی به کنار گذاشت.

-----------------------------------------------------------------------------------------------
اهمیت ورزش در دوران سالمندی ...

ﭘﯿﺮی، اﯾﺴﺘﮕﺎھﯽ ﺳﺖ ﮐﻪ دﯾﺮ ﯾﺎ زود، اﮔﺮ ﺣﺎدﺛﻪ ای به ﺳﺮاغ ﻤﺎن ﻧﯿﺎﯾﺪ، ﻗﻄﺎر زندگی ﻤﺎن در آن ﺗﻮﻗﻒ ﺧﻮاھﺪ ﮐﺮد و ﻣﺎ ﻧﯿﺰ به ﻨﺎﭼﺎر ﺑﺎﯾﺪ ﭘﯿﺎده ﺷﻮﯾﻢ. بنابراین این که چه ﭼﺎره ای بیاندیشیم تا در اﯾﻦ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ بهینه ﺗﺮ زﻧﺪﮔﯽ کنیم و این دوران را ﻧﯿﺰ ﺑﺮای ﺧﻮد ﺷﺎد و ﻓﺮح ﺒﺨﺶ ﺗﺮ نماییم، حائز اهمیت می باشد؛ چرا که در این زمان، ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ھﺎی ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ و رواﻧﯽ ﻓﺮد ﮐﺎھﺶ ﻣﯽ یابد و امکان دارد اﺑﺘﻼ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎری ھﺎی ﺟﺴﻤﯽ و ذھﻨﯽ در سالمند ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ایجاد اﺣﺴﺎس اﻓﺴﺮدﮔﯽ گردد. از سوی دیگر، ﻋﻮاﻣﻞ آﺳﯿﺐ ﭘﺬﯾﺮی ﭼﻮن اﺑﺘﻼ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎری ھﺎی ﻣﺰﻣﻦ، ﮐﺎھﺶ ﻗﺪرت و ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﺑﺪن، ﺑﺎزﻧﺸﺴﺘﮕﯽ، دوری از ﻓﺎﻣﯿﻞ و نزدیکان، ﻣﺮگ اﻃﺮاﻓﯿﺎن و دوستان ﻣﻮﺟﺐ ﻣﯽ شود تا ﻓﺮد ﺑﯿﺶ از ﭘﯿﺶ اﺣﺴﺎس ﻧﺎاﻣﯿﺪی، اﻓﺴﺮدﮔﯽ و بیهودگی ﮐﻨﺪ. در اﯾﻦ ﻣﻮرد ﻧﮕﺮش اﻓﺮاد ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﻓﺮزﻧﺪان نسبت به ﺳﺎﻟﻤﻨﺪشان ﺑﺴﯿﺎر مهم اﺳﺖ زیرا ﺗﻮﺟﻪ ایشان ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺗأﺛﯿﺮ ﻣﺜﺒﺘﯽ در پیش گیری از بروز ﻋﻮاﻣﻞ آﺳﯿﺐ ﭘﺬﯾﺮ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.

اما از بین علل ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ ﻣﺘﻌﺪدی ﮐﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﭘﯿﺮ ﺷﺪن می گردند می توان به ﺗﻐﺬﯾﻪ ی ﻧﺎدرﺳﺖ، بهداشت ﭘﺎﯾﯿﻦ، ﮐﻤﺒﻮد وﯾﺘﺎﻣﯿﻦ ھﺎ، ﮐﻢ آﺑﯽ ﺑﺪن، ﮐﻢ ﮐﺎری ﻏﺪد ﺗﯿﺮوﺋﯿﺪ، ﺑﯿﻤﺎری ھﺎی ﺣﺎد ﻣﻐﺰی، ﺗﺼﻠﺐ ﺷﺮاﺋﯿﻦ، آرﺗﺮوز، ﺳﺮﻃﺎن و غیره اشاره نمود. اما یکی از مهم ﺗﺮﯾﻦ و ﺳﺎده ﺗﺮﯾﻦ روش های ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی از ﭘﯿﺮ ﺷﺪن "ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺟﺴﻢ" و "ورزش کردن" اﺳﺖ؛ اﻓﺮادی ﮐﻪ دارای ﺗﺤﺮک کم تری هستند نسبت به اشخاص پُر تحرک در ﻣﻌﺮض ﺧﻄﺮ اﺑﺘﻼ ﺑﻪ اﻓﺴﺮدﮔﯽ، ﺑﯿﻤﺎری و ﻣﺮگ زودرس ﻗﺮار ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ چرا که ﺑﺪون ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ و ﮐﺎر، اﻧﺮژی ﺧﯿﻠﯽ زود ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﯽ رود. در ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻓﯿﺰﯾﻮﻟﻮژﯾﺴﺖ ھﺎ ﻣﻌﻘﺘﺪ ﺑﻮدﻧﺪ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺗﻤﺮﯾﻨﺎت ورزﺷﯽ در زﻣﺎن ﺟﻮاﻧﯽ ﺑﻪ اﺳﺘﻘﺎﻣﺖ دوران ﭘﯿﺮی ﮐﻤﮏ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ در ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت اﺧﯿﺮ ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دھﺪ ﮐﻪ ورزش ﺑﺮای ھﺮ ﻓﺮدی در ھﺮ ﺳﻨﯽ ﻣﻔﯿﺪ می باشد. از ﻓﻮاﯾﺪ مهم ورزش می توان به ﺳﺎﻟﻢ ﻧﮕﻪ داﺷﺘﻦ ﻋﻀﻼت اشاره نمود به نحوی که ﺗﻤﺮﯾﻨﺎت ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ ﻣﻮﺟﺐ اﻓﺰاﯾﺶ ﺣﺠﻢ ﻋﻀﻼت و ﺑﻪ ﻧﻮﺑﻪ ی ﺧﻮد ﺑﺎﻋﺚ قوی تر عمل کردن ِ ﻓﯿﺰﯾﻮﻟﻮژی ﺑﺪن می شود. ﺗﻤﺮﯾﻨﺎت ورزﺷﯽ در دوران ﺟﻮاﻧﯽ، ﻣﺎﻧﻊ از بروز ﭘﻮﮐﯽ اﺳﺘﺨﻮان در ﺳﻨﯿﻦ ﺑﻌﺪی ﻣﯽ ﮔﺮدد و اﺳﺘﺨﻮان ھﺎ ﺗﺤﻤﻞ بیش تری ﺑﺮای وزن ﺑﺪن ﭘﯿﺪا ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ و در نهایت ﻣﻮﺟﺐ اﻓﺰاﯾﺶ ﺣﺠﻢ ﻋﻀﻼت و ﺗﻮان و ﻗﺪرت ﻓﺮد، اﻓﺰاﯾﺶ در ﻣﯿﺰان ﻣﺘﺎﺑﻮﻟﯿﺴﻢ، ﺗﺤﻤﻞ ﻗﻨﺪ ﺧﻮن، ﮐﺎھﺶ ﮐﻠﺴﺘﺮول، ﺗﻨﻈﯿﻢ ﺣﺮارت ﺑﺪن و ﺗﺮاﮐﻢ اﺳﺘﺨﻮان ﻣﯽ شود.

امروزه بعضی از تحقیقات، دلایل ژنتیکی خاصی را برای توضیح این که برخی از اﻓﺮادِ ﻣﺴﻦ ﺗﺮ، از فعالیت های ﺑﺪﻧﯽ ﻣﻨﻈﻢ، بیش تر از دﯾﮕﺮان ﺳﻮد ﻣﯽ ﺑﺮﻧﺪ، اراﺋﻪ ﻧﻤﻮده اﻧﺪ. ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ی اﺧﯿﺮ ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دھﺪ ﮐﻪ ﮔﺮوھﯽ از اشخاص سالمند ﮐﻪ ورزش ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﺎﯾﺮﯾﻦ در اﻧﺠﺎم فعالیت های ﺑﺪﻧﯽ ﻣﻮﻓﻖ ﺗﺮ ھﺴﺘﻨﺪ و ﻋﻠﺖ آن ﺷﺎﯾﺪ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻓﺎﮐﺘﻮرھﺎی ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ در ﮐﻨﺘﺮل ﻓﺸﺎر ﺧﻮن ﻣﺆﺛﺮﻨﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ اﯾﻦ پژوهش ﺑﺮ اھﻤﯿﺖ ورزش ﺗﺄﮐﯿﺪ ﻣﯽ ﻧﻤﺎید و هم چنین مکانیسم های ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ این که ﭼﺮا ﮔﺮوھﯽ از اﻓﺮاد ﺳﻮد بیش تری از ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ورزﺷﯽ ﻣﯽ ﺑﺮﻧﺪ را ﺗﻮﺿﯿﺢ ﻣﯽ دھﺪ. اﯾﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ، ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﮔﺬﺷﺘﻪ را ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ "ورزش ﻣﻨﻈﻢ ﻧﻘﺶ ﻣﺆﺛﺮ و مهمی در زﻧﺪﮔﯽ ﺳﺎﻟﻢ سال های آﯾﻨﺪه زﻧﺪﮔﯽ دارد" را ﺗﺄﯾﯿﺪ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ. ﺿﻤﻨﺎً ﻣﺤﻘﻘﯿﻦ معتقدﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﺮﮐﯿﺒﺎت ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ در این که ﭼﺮا ﺑﻌﻀﯽ از ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان ﺑﻪ روش های ورزﺷﯽ یکسان ﭘﺎﺳﺦ ﻧﻤﯽ دھﻨﺪ، ﻣﺪاﺧﻠﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. آن ها هم چنین دورﻧﻤﺎی ﺟﺪﯾﺪی ﺑﺮای اﯾﻦ ﻧﻈﺮﯾﻪ ﮐﻪ "وﺟﻮد ﺗﺮﮐﯿﺒﺎت ژﻧﯽ در ﺑﻌﻀﯽ از اﻓﺮاد و ﻋﺪم وﺟﻮد آن ها در برخی دﯾﮕﺮ به عنوان ﯾﮏ ﻋﺎﻣﻞ در ﻣﯿﺰان ﺗﺄﺛﯿﺮ فعالیت های ورزﺷﯽ ﺑﺮ اﻓﺮاد ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ" ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ. ﻣﺤﻘﻘﯿﻦ اذﻋﺎن ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ ﮐﻪ محدودیت های ﮐﺎرﮐﺮدی ﻣﺎﻧﻨﺪ وجود ﻣﺸﮑﻼت در ﺑﺎﻻ رﻓﺘﻦ از ﭘﻠﻪ ھﺎ و ﯾﺎ هنگام ﭘﯿﺎده روی، در واﻗﻊ ﻋﻮاﻣﻞ ﺳﻮق دھﻨﺪه ﺑﻪ ﻧﺎﺗﻮاﻧﯽ ھﺎی ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ھﺴﺘﻨﺪ. ﺗﻘﺮﯾﺒﺎً ﯾﮏ ﺳﻮم از ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان ٧٠ ﺳﺎﻟﻪ و ﭘﯿﺮﺗﺮ در آﻣﺮﯾﮑﺎ از محدودیت های ﺣﺮﮐﺘﯽ و ﭘﯿﺎده روی ﺷﮑﺎﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﺑﺮ اﺳﺎس ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت به عمل آﻣﺪه اﯾﻦ افراد ﺗﻘﺮﯾﺒﺎً چهار برابر بیش تر در ﻣﻌﺮض ﻧﯿﺎز ﺑﻪ مراقبت های ﭘﺮﺳﺘﺎری و ﺳﻪ ﺑﺮاﺑﺮ بیش تر در ﺧﻄﺮ ﻣﺮگ در ﻃﯽ ٢ ﺳﺎل آﯾﻨﺪه می باشند .

ورزش ﺑﺮای ھﻤﻪ ﯾﮑﺴﺎن ﻧﯿﺴﺖ اما دارای ﻓﻮاید بی شماری ﺑﺮای ﺳﻼﻣﺖ ﻗﻠﺐ و روان و فیزیک می باشد. ﻟﯿﮑﻦ ﭘﺎﺳﺦ ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﺑﻪ ورزش ﻣﻤﮑن است از ﺷﺨﺼﯽ ﺑﻪ ﺷﺨﺺ دﯾﮕﺮ ﻣﺘﻔﺎوت و ﻋﻠﻞ آن ﻧﯿﺰ ﻧﺎﻣﺸﺨﺺ ﺑﺎﺷﺪ. ﺿﻤﻨﺎً ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ورزﺷﯽ ﺑﺎعث کاهش ﺧﻄﺮ ﻧﺎﺗﻮاﻧﯽ ﺟﺴﻤﯽ می شود ﻟﯿﮑﻦ علی ﺮﻏﻢ ﻓﻮاﺋﺪ ورزش، ﭘﺎﺳﺦ اﻓﺮاد ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ. در واﻗﻊ اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻧﺸﺎن می دهد که ﺳﻄﺢ ﯾﮏ ژن ﮐﻨﺘﺮل ﮐﻨﻨﺪه "آﻧﺰﯾﻢ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﻨﻨﺪه آﻧﮋﯾﻮﺗﺎﻧﺴﯿﻦ" ACE ﮐﻪ در واﻗﻊ ﯾﮏ ﻋﺎﻣﻞ ﮐﻨﺘﺮل ﮐﻨﻨﺪه ی ﻓﺸﺎرﺧﻮن ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ، ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎ ﻣﯿﺰان ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ورزﺷﯽ بهتر در بزرگ سالان ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎﺷﺪ. ﺗﻨﻮع اﯾﻦ ژن ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎ ﻗﺪرت ﻋﻀﻼﻧﯽ و ﺗﺤﻤﻞ آن اﺮﺗﺒاﻂ داشته ﺑﺎﺷﺪ. اﯾﻦ پژوهش، اھﻤﯿﺖ ورزش در ٣٠٧۵ فرد بزرگ سال ﺑﯿﻦ ٧٠ ﺗﺎ ٧٩ ﺳﺎل را ﺑﻪ ﻣﺪت ۴ ﺳﺎل مورد ﺑﺮرﺳﯽ و پی گیری ﻗﺮار داد. ﺗﻘﺮﯾﺒﺎً ﯾﮏ ﺳﻮم از این اشخاص ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ داﺷﺘﻨﺪ و ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ورزش، ﭘﯿﺎده روی و ﺑﺎﻻ رﻓﺘﻦ از ﭘﻠﻪ ﺑﯿﺶ از ١٠٠٠ ﮐﺎﻟﺮی در ھﻔﺘﻪ را از دﺳﺖ ﻣﯽ دادﻧﺪ و ٣٣ درﺻﺪ کم تر از دﯾﮕﺮان دﭼﺎر ﻣﺸﮑﻞ ﻣﯽ ﺷﺪﻧﺪ. در اﻓﺮاد ﺳﺎﻟﻤﻨﺪ ﻓﻌﺎل ﻣﯿﺰان ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺑﺪﻧﯽ ﺑﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮات ژن ACE در ارﺗﺒﺎط ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ در حالی که در ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان ﻏﯿﺮﻓﻌﺎل اﯾﻦ ارﺗﺒﺎط وﺟﻮد ﻧﺪارد. در بین اﻓﺮاد ﻓﻌﺎل، آنانی که با ﺗﻐﯿﯿﺮات ACE به نحوی مرتبط بودﻧﺪ ﮐﻪ ﻗﺪرت ﻋﻀﻼﻧﯽ و ﺗﺤﻤﻞ ﺑﺎﻻﯾﯽ داشتند، کم تر دﭼﺎر محدودیت های فعالیتی می گردیدﻧﺪ. ﺗﻘﺮﯾﺒﺎً ﯾﮏ چهارم از ﺷﺮﮐﺖ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن در ﻃﺮح، ﺗﺮﮐﯿﺐ ژﻧﺘﯿﮏ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺗﻮﻟﯿﺪ ACE کم تر داﺷﺘﻨﺪ. اﯾﻦ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان از ﻓﻮاید ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ورزش ھﻤﺎﻧﻨﺪ ﺳﺎﯾﺮﯾﻦ ﺳﻮد ﻧﻤﯽ ﺑﺮدﻧﺪ. ﻟﯿﮑﻦ آن ها از کسانی که اﺻﻼً ورزش ﻧﻤﯽ ﮐﺮدﻧﺪ بهتر ﺑﻮدﻧﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﺮ ﺑﺮرﺳﯽ بیش تر ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺳﯿﺴﺘﻢ ACE ﺑﺮ ﺳﻼﻣﺘﯽ اﻧﺴﺎن ﺗﺄﮐﯿﺪ ﻣﯽ نماید.

-----------------------------------------------------------------------------------------------