سالمندها - خاطره

نگاهی به وضعیت سالمندان - پزشکی سالمندان - داستانهای سالمندان - مدیر خانم بشیری

سالمندها - خاطره

نگاهی به وضعیت سالمندان - پزشکی سالمندان - داستانهای سالمندان - مدیر خانم بشیری

روان شناسی سالمند (۲)

روان شناسی سالمند و مفهو پیری

روانشناسان، معمولاً دوره پیری را به عنوان عصر انحطاط در نظر می‌ گیرند به گونه ای که افراد در این دوران با مجموعهای از ناتوانایی‌های جسمی و محرومیت‌های اجتماعی روبهرو میشوند که باید با آن‌ها کنار بیایند. در این هنگام نیرومندی و سلامت جسمانی ایشان کاهش مییابد و همراه با بازنشسته شدن از شغل تا حد زیادی درآمدشان را از دست می‌ دهند و به دنبال آن رابطهشان با همسر، خویشاوندان و دوستان کم میشود. در کنار این نوع آسیب‌ها، آنان دچار افت جایگاه اجتماعی نیز می گردند و احساس منفعلی از "بیمصرف" بودن میکنند. البته باید توجه داشت که پیری چیزی بیش از مسن شدن می باشد و ممکن است به آهستگی یا به سرعت اتفاق بیفتد که صرف نظر از آن که چگونه فرا می‌ رسد، غیر قابل اجتناب است. اخیراً بعضی از روان‌ شناسان سعی کرده‌اند تصویر خوشبینانه‌ ای از این دوران ترسیم کنند به نحوی که بعضی از مشکلات و فقدان‌های این زمان را میپذیرند اما بر این باورند که سن پیری میتواند با خشنودی نیز همراه باشد و اگر فرد در محیط فعالی قرار گیرد میتواند به تجربه‌های جدیدی نیز دست یابد. آن چه مسلم است این که تحول تا آخرین سال‌های زندگی ادامه دارد و با وجود آن که انسان در بخش پایانی بزرگ سالی شاهد تقلیل ظرفیت‌ های بدنی خویشتن است اما همواره توانایی و میل مهار کردن محیط اطراف خود را حفظ میکند و اگر تعدادی از افرادی را که دوست داشته از دست بدهد، هنوز نیاز به دوست داشتن و محبت در وجود او بیدار است. با این همه پدیده پیری با مقیاس جهانی امری حساس می باشد اما با این حال تخمین‌های جمعیتشناسی در غرب نشان گر آن می باشد که در فاصله سال های ۱۹٧٠ تا ۲٠٠٠ تعداد افراد مسن دو برابر می‌ شود و در پایان قرن حاضر ۱۵ درصد جمعیت جهان را افراد بالای ۶۵ سال تشکیل خواهند داد.

اگر از شما بخواهند سن افراد پیر را از ظاهرشان حدس بزنید، احتمالاً اشتباه خواهید کرد چرا که اغلب می‌ گوییم یک انسان سالمند نسبت به سنش "جوان یا پیر به نظر میرسد". این اظهار نظر بیان گر آن می باشد که سن زمانی (تقویمی)، شاخص ناقصی برای سن کارکردی یا کفایت و عملکرد واقعی است چون افراد از لحاظ زیستی با آهنگ متفاوتی پیر میشوند. متخصصان، بین سال خوردگان پیر که شکننده به نظر میآیند و علایم ضعف از خودشان نشان می‌ دهند و سال خوردگان پیر جوان که از لحاظ جسمانی نسبت به سن زیادشان جوان به نظر می‌ رسند، فرق می‌ گذارند. روانشناسان آغاز سن پیری را در حدود ۶۵ - ۶٠ سالگی (سنی که اغلب مردم بازنشسته می شوند) دانسته‌اند، البته تعیین سن خاص به عنوان شروع سن پیری قطعیت ندارد.

پیری رسیدن به خردمندی و فرزانگی است و معنای آن را عمدتاً فرهنگ تبیین می‌ کند؛ طرز پیر شدن برحسب فرهنگ متغیر می باشد. در فرهنگ‌ها زندگی و مرگ جزء چرخه ی حیات محسوب شده و در درون تجربه انسانی قرار می‌ گیرند. در فرهنگ غرب، پیری و مرگ مهار شدنی نیست و برای بسیاری از افراد وقوع آن‌ها صدمه زدن به موجودیت آدمی می باشد. باید دانست که سن زدگی یا Agism یا ادراک منفی نسبت به شخص بزرگ سال، از جمله "کهولت پیری اجتناب‌ ناپذیر است"، "پیران، فاقد بهره‌ وری بوده و یا دیگر مولد نیستند" و "افراد پیر در مقابل تغییر، مقاومت می‌ کنند" ساخته و پرداخته ی مجموعه‌ای از رفتارها و عادات فرهنگی است. از نظر اریکسون Erikson و برگمن Beregman، دسته‌ای از کشمکش‌های درونی در افراد مسن وجود دارند که ما هنگام برخورد با آن‌ها متوجه شان نمیشویم. به هر حال ارزیابی ما از دوران پیری، هم چنان بر اساس رفتار بیرونی آن‌ها ست و از بررسی بحران‌های درونی آنان عاجز هستیم چرا که ما نمیتوانیم درک کنیم که هنگامی که فرد سالمند ساکت و آرام است، احتمالاً در حال دست و پنجه نرم کردن با مهم ترین پرسش‌های زندگی‌اش می باشد؛ سوال‌هایی مثل "آیا اکنون باید با مرگ روبرو شوم؟" "آیا زندگی من بامعنا بوده است؟" "چه چیزی زندگی را معنادار می‌ کند؟"

رسیدن به سنین بالای زندگی، در نتیجه ی عوامل پیچیده‌ای است که مهم ترین آن‌ها عبارتند از وضعیت ژنتیک فرد، وضع تغذیه، بهداشت و عوامل محیطی دیگر. اما در هر صورت رسیدن به پیری با تغییرات جسمی به خصوص کاهش قدرت بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی، قدرت بدنی و سرعت واکنش در برابر محرک‌ها همراه است. عموماً تا سن ۶۵ سالگی احتیاجی به کم کردن شدید کارهای روزانه نیست چرا که گروهی از افراد سال مند بالای ۶۵ سال نیز میتوانند چند سال دیگر به ادامه کارهای قبلی خود بپردازند. اغلب سال خوردگان تا سن ۸٠ سالگی و گاهی پس از آن نیز شخصاً از عهده کارهای خود بر میآیند. برخی از افراد مسن نیز دچار بیماری های مزمن یا بیش تر هستند که شایع ترین آن ها عبارتند از درد مفاصل، لرزش عضلانی، ضعف شنوایی و بیماری‌های قلبی. علاوه بر آن افراد سال خورده ای که در مراکز نگه داری از سال مندان زندگی میکنند نیز نیاز به مراقبت‌های پزشکی و روانی بیشتری دارند. در هر صورت میزان سلامتی فرد در دوره پیری وابسته به سبک زندگی، تغذیه، خواب، ورزش، استفاده یا عدم استفاده از سیگار و الکل و رفتار جنسی است. هم چنین دوره ی پیری همانند زمان بلوغ با تغییراتی در اندام‌ها (شکل ظاهری آن‌ها) و نیز تغییراتی مربوط به تغذیه بافت‌ها همراه است که آشکارترین آن ها در زمینه اعضای بیرونی هم چون پوست و مو به وقوع میپیوندد. از دیگر تغییرات جسمی این دوران می توان به حساسیت در مقابل سرما و گرما، کاهش مقدار خواب، بیش تر شدن چین‌ و چروک‌های بدن به دلیل پایین آمدن چربی و لاغر شدن عضلات زیر پوست، کم شدن و سفید شدن موی سر، رویش مو در چانه زنان و گوش مردان، کاهش وزن بدن، کوتاه گشتن قد، لاغرتر شدن استخوان‌ها و خمیدگی بدن اشاره کرد. علاوه بر آن با افزایش سن، ظرفیت ذخیره اندام‌ها کاهش مییابد و فرد نمیتواند در برابر مشکلات به قدر کافی مقاومت کند و به ناچار باید فعالیت‌های خود را کمتر نماید و به این ترتیب وابستگی‌های او به دیگران بیش تر می‌ شود. البته از میان اندام‌های بدن سلامت مغز دیرتر از همه کاهش مییابد به طوری که مغز یک فرد سال خورده ی سالم خیلی شبیه به مغز یک فرد جوان سالم است و کارکردهای گذشته خود را حفظ میکند.

پیری، مرحله پیشرفته زندگی است و مردان و زنان سالمند که خوب زندگی کرده، فرزندان شایسته تربیت نموده و در تولید و خدمات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی آثار مثبتی از خود به جای گذاشته‌اند، شایسته بیش ترین احترام و حمایت هستند و هرگز نباید آنان را از بسیاری از عرصه‌های زندگی به کنار گذاشت.

-----------------------------------------------------------------------------------------------

بزرگ فامیل بودن را جدی بگیرید!

به محض این‌ که فردی، مسئولیت پدر یا مادر بودن را میپذیرد و نوزادی را به زندگیاش دعوت میکند، نقش جدیدی را نیز به والدینش می بخشد؛ نقشی شیرین و دوستداشتنی که تقریباً همه افراد آن‌ را دوست دارند و از آن به خوبی یاد میکنند. البته، این نکته را هم نباید فراموش کرد که این ارتباطات قوی و گسترده به کودک کمک می‌ نماید تا احساس امنیت خاطر داشته باشد و از حس تعلق به خانواده‌ای بزرگ و منسجم، خوش حال و خرسند باشد. پس فراموش مکنید که باید به درستی جای گاه پدر بزرگ و مادر بزرگ را برای کودک توضیح داد؛

تجربه ی مادر بزرگ و پدر بزرگ شدن، برای هر کسی خاص و منحصر به فرد است؛ اغلب پدر بزرگ‌ها و مادر بزرگ‌ها از همراهی با نوه‌ها و بودن در کنار آن ها لذت میبرند و به همین ترتیب، نوه‌ها هم از اینکه ایشان آن ها را بسیار دوست دارند، شاد و خوش حال هستند. در این بین، بعضی از بزرگ‌ ترها هم نمی توانند به راحتی نوه‌هایشان را ببینند چرا که معمولاً در شهر یا کشور دیگری زندگی می‌کنند و یا فرزندشان از همسرش جدا شده است پس از دیدن نوه‌ها محروم میشوند. اما باید بدانید، در هر صورت، نوه‌ها به حضور بزرگ ترها نیاز دارند و آنان باید نقش‌ شان را در زندگی کودکان به خوبی ایفاکنند. بعضی از سالمندان، بی‌ صبرانه منتظر تولد نوه‌ جدیدشان هستند و دوست دارند تا چنین شرایطی برای شان تکرار شود؛ در حالی که عده‌ای هم با بیتفاوتی برخورد می‌ کنند و خیلی مشتاق تولد نوه دیگری نیستند. بنابراین خوب است با توجه به حس و ویژگی‌های پدربزرگ یا مادربزرگ درباره حضور آن ها برای نگه داری کودک یا کمک کردن به مادر و مشورت خواستن از آن ها تصمیم بگیرید و به روشنی محدودیت‌ها را تعیین کنید. در این بین، عده‌ای هم می‌ اندیشند که دوره بچه‌ داری آن ها گذشته و حالا نوبت مادر است که از کودکش مواظبت کند؛ پس باید مراقب باشید تا خیلی مزاحم این گونه افراد نشوید. برخی هم میکوشند تا در کارهای والدین کودک دخالت نکنند تا آن ها بتوانند هر طور که مایلند، فرزندشان را پرورش دهند؛ به همین دلیل این گونه افراد خیلی در کارهای مربوط به نوزاد به شما مشورت نمیدهند تا موجب آزار شما نشوند. بنابراین بهتر است علایق و توانایی پدر و مادرها را بشناسید و با توجه به آن، از کمک و همراهی‌شان استفاده نمایید؛

اگر شما در مکانی دور از والدینتان زندگی میکنید و نمی‌ توانید دائم به آن ها سر بزنید، یادتان باشد که باید از همان دوران کودکی، فرزندتان را با شخصیت پدربزرگ و مادربزرگش آشنا کنید، که البته این کار بسیار سخت هم خواهد بود. اما اگر می‌خواهید رابطه کودک تان با بزرگ ترهایش خوب باشد، می‌توانید از شیوه‌های زیر بهره ببرید:

١( دائم عکس‌هایی از کودک را برای پدر و مادرتان ارسال کنید تا ایشان بتوانند نوه شان را در سنین مختلف ببینند.

۲( مادام به آن ها تلفن بزنید؛ ولی یادتان باشد بچه‌های خردسال دوست ندارند بازی‌ شان را به دلیل تماس تلفنی قطع کنند پس خیلی با تلفن صحبت نخواهند کرد.

۳( با پدر و مادرتان درباره علایق کودک صحبت نمایید تا آن ها موضوعی برای گفت و گو با نو‌ه‌ های شان داشته باشند.

۴( از والدین تان بخواهید تا در حین کتاب خواندن، صدای شان را ضبط کنند تا بتوانید آن را برای کودک پخش نمایید.

این شیوه‌ها شاید هیچ وقت نتواند جای گزین تماس مستقیم و در آغوش گرفتن کودک شود، اما به طور حتم بهتر از بی‌خبر بودن از یک دیگر است.

-----------------------------------------------------------------------------------------------